عیوق-گزارش، دیگر لازم نیست برای پول درآوردن و بازاریابی صحیح محصولات خود دورههای علمی و آکادمیک اقتصاد را گذرانده باشید و به تئوریهای سنگین و پرمحتوای مدیریت منابع و اصول بازاریابی مدرن تسلط یابید.
کافی است، یک شوهر پیرِ دربوداغان داشته باشید و دستش را بگیرید و به همراهش با بیژامه گلی من گلی در اینستاگرام برقصید. اگر هم که مرد هستید باز فرقی ندارد؛ چه بهتر! روسری سرتان کنید و با ریش و پشم، زنی ایدهآل برای شوهر فرضیتان باشید. اینطوری نور علی نور میشود.
این هم نبود، اگر در پایین شهر خانهای دارید که فقر و نکبخت از سر و رویش میبارد همین فقر را میتوانید به قیمتی گزاف در اینستا عرضه کنید. بردارید فرش خانهتان را در حیات بشورید و یکی از آن فیلم بگیرد و این فیلم را با دیالوگی مضحک در پیج خود قرار دهید.
چند فیلم هم از فضا و لوازم زندگی ارزان قیمت خود منتشر کنید تا فیالفور شمار بازدیدکنندگانتان از چند صد K فراتر رود و چند روزه بشوید شاخ اینستا و به کمتر از ۱۰۰ میلیون برای یک پست تبلیغی در پیج خود رضایت ندهید، تمام شد. شما با ادامه این روند به راحتی ثروتمند میشوید و میتوانید خانه و کل زندگی خود را عوض کنید.
در این مرحله که پول و پلهای به هم زدهاید کارتان خیلی راحت تر است. نمیخواهد دیگر جورابتان را بالای شلوارتان بکشید و شوهر خودتان را کتک بزنید یا با او برقصید. کف آشپزخانه را بسابید و از این کارها بکنید.
سری به رستوران بزنید و از ناهار لاکچری تان فیلم بگیرید و منتشر کنید، بعد ببینید چه بازدیدی میخورد!
محتوای سطحی بیشتر برای مخاطبان قابل درک است
اما سوالی که اینجا مطرح میشود این است که بازدید پرشمار محتوای سطحی در اینستاگرام از چه عواملی ناشی میشود؟
در پاسخ میتوان گفت الگوریتمهای اینستاگرام و شبکههای اجتماعی مشابه، بر اساس تعاملات کاربران طراحی شدهاند و محتوایی که به سرعت لایک، کامنت و اشتراکگذاری میگیرد، بیشتر دیده میشود. محتوای سطحی و ساده هم اغلب به دلیل سبک بودن و قابلیت درک سریع، تعاملات بیشتری دریافت میکند.
معمولا محتوای ویدئویی و تصویری که فعالیتهای روزمره افراد را به نمایش میگذارد و به کاربران حس نزدیکی میدهد جزو پربازدیدترین موضوعات اینستاگرام هستند.
بسیاری از کاربران به دنبال کسب آگاهی یا ارتقاء دانش و مهارت خود از طریق فضای مجازی نیستند؛ بلکه به دنبال راههایی برای سرگرمی و فرار از استرسهای روزمره میگردند. محتوای سطحی، خندهدار یا دلپذیر هم میتواند به سرعت توجه مردم را جلب کرده و پاسخگوی این نیاز باشد.
از طرف دیگر در دنیای پر از اطلاعات و شتابزده امروزی، بسیاری از کاربران ترجیح میدهند محتوای کوتاه و سریع را ببینند که نیاز به تمرکز طولانی ندارد. محتوای سطحی اغلب ساده و قابل فهم است و کاربران میتوانند به راحتی آن را با دیگران به اشتراک بگذارند. این امر به انتشار سریع و گستردهتر کمک میکند.
همراهی با ترندها و چالشهای روز
بسیاری از محتوای سطحی به دلیل همراهی با ترندها و چالشهای روز محبوب میشود. شرکت در این ترندها یا مشاهده محتوایی که بر اساس آنها تولید شده، برای کاربران جالب و جذاب است.
از نگاه ديويد بل «فضای مجازی فقط مجموعهای از سختافزار نيست بلکه مجموعهاي از تعاريف نمادين است که شبکهای از عقايد و باورها را در قالب داد و ستد بيت رد و بدل میکنند.»
محتوای سطحی اغلب شامل تصاویری جذاب و رنگارنگ است که میتواند به سرعت توجه کاربران را جلب کند، حتی اگر چندان عمیق نباشد.
مکانیسم روانشناختی همدلی
دانیل باتسون معتقد است «اگر شما نسبت به فرد دیگری احساس همدردی کنید، بدون توجه به سود و زیان شخصی به او کمک خواهید»
برخی از محتواها به شکلی طراحی میشوند که به سرعت احساسات مانند شادی، تعجب یا همدلی را برانگیزند که میتواند باعث بازدید و تعامل بیشتر شود. در مجموع همه عوامل اینچنینی در کنار هم باعث میشوند محتوای سطحی و ساده به راحتی مخاطبان وسیعتری را جذب کند و به سرعت گسترش یابد.
اما همین سطحی نگری در بسیاری مواقع آثار زیانباری را بر روح و روان کاربران به جای میگذارد؛ به طوریکه برخی از کارشناسان معتقدند اینستاگرام میتواند استانداردهای غیرواقعبینانهای از زیبایی و موفقیت را ترویج کند، که ممکن است بر سلامت روان کاربران به ویژه جوانان تاثیر منفی بگذارد. اینفلوئنسرها معمولا زندگی خود را به روشی ایدهآل به نمایش میگذارند که میتواند فشار برای پیروی از چنین استانداردهایی را افزایش دهد.
در واقع یکی از آثار منفی ابتذال در اینستاگرام این است که به ترویج فرهنگ مصرفگرایی دامن میزند و با ایجاد رغبت به خرید محصولات مورد علاقه کاربران، ارتباط بین هویت شخصی و مالکیت کالاها را تقویت میکند.
آثار مثبت پلتفرم اینستاگرام
اما راههای مقابله با این گونه ابتذال شامل تشویق به ایجاد محتوای اصیل و آموزنده، افزایش سواد رسانهای و ترغیب کاربران به دقت در مصرف محتوای دیجیتال است و نباید از نظر دور داشت که در صورت توجه به این موارد اینستاگرام آثار مثبت بسیاری نیز میتواند داشته باشد.
به عنوان مثال بسیاری از متخصصان کسبوکار اینستاگرام را به عنوان یک ابزار قدرتمند برای تبلیغات و ارتباط با مخاطبان میدانند. این پلتفرم به ویژه برای برندها و کسبوکارهای کوچک مجموعهای از امکانات را فراهم میکند تا محصولات و خدمات خود را به صورت خلاقانه ارائه دهند.
آثار هنری و پروژههای خلاقانه نیز به شدت مورد توجه قرار میگیرند، به ویژه زمانی که شامل تکنیکهای جدید یا متفاوتی باشند. محتوایی که به مسائل اجتماعی، محیط زیست و حقوق بشر میپردازد نیز با رشد آگاهی مردم محبوبتر شده است.
در مجموع میتوان گفت، اینستاگرام و سایر پلتفرمهای فضای مجازی همچون تیغ دو لبه بوده و متناسب با میزان آگاهی، سواد رسانهای و سطح فرهنگی فرد و جامعه میتواند آثار مثبت و منفی متعددی داشته باشد.