به گزارش عَیّوق، احیای دریاچه ارومیه یکی از مهمترین موضوعات زیستمحیطی کشور است که به شدت به وضعیت آب و هوا، منابع آبی، مدیریت منابع طبیعی و تصمیمگیریهای سیاسی بستگی دارد. دریاچه ارومیه، که زمانی یکی از بزرگترین دریاچههای نمک در خاورمیانه بود، در دهههای اخیر به دلیل تغییرات اقلیمی، مصرف بیرویه آب و سیاستهای نادرست مدیریتی به شدت کاهش سطح پیدا کرده و بحرانهای زیستمحیطی بزرگی را به همراه داشته است.
عوامل مؤثر بر وضعیت دریاچه ارومیه و امکان احیای آن
کاهش ورودی آب به دریاچه: یکی از اصلیترین عوامل خشک شدن دریاچه ارومیه، کاهش منابع آبی ورودی به دریاچه است. این کاهش ناشی از سدسازیهای بیرویه بر روی رودخانههای منتهی به دریاچه (مانند رودخانههای زرینهرود، صوفیچای و دیگر منابع) و همچنین برداشتهای بیرویه از منابع آب زیرزمینی است. اگر وضعیت مدیریت منابع آبی بهبود نیابد، احیای کامل دریاچه ممکن است بسیار دشوار باشد.
تغییرات اقلیمی: تغییرات اقلیمی در سطح جهانی باعث افزایش دما و کاهش بارندگی در منطقه شده است. این موضوع باعث افزایش تبخیر آب در دریاچه و کاهش میزان بارندگی در حوضه آبریز آن شده است. این عوامل موجب شدهاند که برای احیای دریاچه، نیاز به بارندگیهای بیشتر و شرایط مساعد اقلیمی باشد که این موضوع بهویژه در دماهای بالای تابستان در منطقه ارومیه بسیار چالشبرانگیز است.
طرحهای احیای دریاچه ارومیه: از چند سال پیش، برنامههای مختلفی برای احیای دریاچه ارومیه توسط دولت و سازمانهای زیستمحیطی طراحی شده است. یکی از اقدامات اصلی، مدیریت منابع آبی و کاهش برداشتهای آب از رودخانهها بوده است. همچنین، ساخت سدها برای ذخیرهسازی آب و استفاده بهینه از آن، همچنین انجام پروژههای انتقال آب به دریاچه (مانند انتقال آب از رودخانههای بزرگتر) به منظور افزایش سطح آب دریاچه صورت گرفته است.
دولت و تلاشهای ملی و بینالمللی: در سالهای اخیر، دولتهای مختلف تلاشهایی در جهت کاهش مصرف آب کشاورزی، بهینهسازی آبیاری و استفاده از تکنولوژیهای نوین در کشاورزی را برای احیای دریاچه ارومیه در دستور کار خود قرار دادهاند اما در عین حال، مشکلات اقتصادی و سیاسی بر سرعت اجرای این طرحها تأثیر گذاشته است.
فرصتهای احیای دریاچه
با وجود مشکلات فراوان، برخی متخصصان زیستمحیطی معتقدند که هنوز فرصت برای احیای دریاچه ارومیه وجود دارد. برای این منظور، لازم است که اقداماتی مانند: مدیریت بهینه منابع آب (بهویژه در بخش کشاورزی)، افزایش ورودی آب به دریاچه، کاهش تبخیر و مدیریت منابع آبی بهطور جدیتر مورد توجه قرار گیرد.
همچنین، توجه به مسائل زیستمحیطی و توسعه پروژههای تکمیلی برای بازیابی اکوسیستم دریاچه (مانند پروژههای احیای گیاهان آبزی و حفاظت از حیاتوحش) میتواند به روند احیا کمک کند.

چالشهای عمده برای احیای دریاچه ارومیه
بسیاری از طرحهای احیا به بودجههای هنگفتی نیاز دارند که با مشکلات اقتصادی و محدودیتهای مالی دولتها ممکن است با تأخیر مواجه شوند. از طرف دیگر تغییرات در نحوه مدیریت منابع آب، به ویژه در بخش کشاورزی، نیاز به همکاری و هماهنگی بیشتر با کشاورزان و جوامع محلی دارد که ممکن است با مقاومتهایی مواجه شود. بسیاری از کشاورزان به دلیل کاهش منابع آبی، به شدت به استفاده از منابع زیرزمینی وابستهاند.
کاهش سطح آب دریاچه ارومیه موجب ایجاد مشکلات جدی زیستمحیطی شده است. نمکهای موجود در کف دریاچه به دلیل خشکسالیهای اخیر بهطور گستردهای در هوا منتشر شدهاند که میتواند مشکلات بهداشتی برای ساکنان منطقه ایجاد کند. این مشکلات ممکن است کار احیای دریاچه را پیچیدهتر کند.
آیا احیای دریاچه ارومیه ممکن است؟
با توجه به چالشها و مشکلات متعدد، احیای کامل دریاچه ارومیه همچنان یک هدف بزرگ و دشوار است. اما اگر اقدامات فوری و مؤثری در راستای مدیریت منابع آبی، مقابله با تغییرات اقلیمی و همکاری جوامع محلی انجام شود، ممکن است بتوان به بهبود وضعیت دریاچه و حفظ بقای آن امیدوار بود. موفقیت احیای دریاچه در گرو همافزایی میان دولت، سازمانهای محیطزیستی، جوامع محلی و متخصصان است.
در مجموع، میتوان گفت احیای دریاچه ارومیه به شدت به اراده سیاسی، حمایتهای مالی و اجرای طرحهای مؤثر بستگی دارد و اگر این عوامل به درستی مدیریت شوند، امکان بهبود وضعیت دریاچه وجود دارد. برنامههای احیا باید به تغییرات اقلیمی و بحرانهای زیستمحیطی توجه بیشتری داشته باشند. استفاده از فناوریهای نوین برای مقابله با تبخیر و بهبود شرایط آب و هوا میتواند کمک کند.
در نهایت، احیای دریاچه ارومیه به یک برنامه بلندمدت و همکاری ملی و بینالمللی نیاز دارد. اگرچه مشکلات زیادی وجود دارد، اما با تغییر در رویکردها و برنامهریزی دقیقتر، هنوز میتوان امید داشت که این دریاچه در آینده به وضعیت بهتری برسد.
انتهای پیام/





